من و رفیقم اقا مهدی
پیرهن شب رو واکن ، بادکمه ی ستاره بذار رو بوم ظلمت بارون نور بباره بگو به هرچی سنگه قصه ی قاصدک رو بزن رو موج رویا صنحاق صنجاقک رو تنگ ماهو برشدار بکوب رو سنگ زمین تاخیمه ی شبامون پر بشه از نقطه چین بگیر مقابل ماه آیینه ی نگاتو تو آسمون رها کن پرنده ی صداتو تا این سکوت مرموز پر بشه از هلهله چیکه چیکه بباره بارونی از چلچله نظرات شما عزیزان:
سلام
وب خوبی دارید موفق باشید یاحق دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, :: 11:5 :: نويسنده : رفیق اقا مهدی
درباره وبلاگ من دنیا را به قلم پروردگارم می نویسم تا هیچگاه فراموش نکنم که او همه ی دنیای من است ....... یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد خطی ننویسم که آزار دهد کسی را یادم باشد که روزو روزگار خوش است یادم باشد جواب کین را با کمتر از مهر وجواب دو رنگی را باکمتر از صداقت ندهم یادم باشد باید در برابر فریادها سکوت کنم وبرای سیاهی ها نور بپاشم یادم باشد از چشمه درس خروش بگیرم وازآسمان درس پاک زیستن یادم باشد سنگ خیلی تنهاست ... یادم باشد باید با سنگ هم لطیف رفتار کنم مبادا دل تنگش بشکند ولی گویا تو یادت نبود که دلم را شکستی و... اینجا حرف های خصوصی من و رفیقم آقامهدی هست جز اون کسی از دلم خبر نداره تنها دوستی هست که هیچ وقت نمهام نذاشته پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان
|
||||||||||||||||
|